اینجا ساعت به وقت بی هوشیه!!!!
30 آذر 1391برچسب:, :: 11:39 :: نويسنده : علي محمدي

 

سرگذشت عشق یک بچه (عکس های طنز)
.


من سرم توی کار خودم بود

بعد یه روز یه نفرو دیدم

اون این شکلی بود

ما اوقات خوبی با هم داشتیم

من یه کادو مثل این بهش دادم

وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم

ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم

وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن

و منم اینجوری بهشون جواب میدادم

اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه

و من اینجوری بودم

بعدش اینجوری شدم

احساس من اینجوری بود

بعد اینجوری شدم

بله….آخرش به این حال و روز افتادم

پدر عاشقی بسوزه

 

پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 11:34 :: نويسنده : علي محمدي


دوتا خانم داشتند با هم صحبت می کردند. یکی شون که ازدواج کرده بوده به اون یکی می گه: فکرش رو بکن، دیروز یکی توی فروشگاه من رو دوشیزه خانم صدا کرد!
اون یکی می گه: خوب بابا حق داشته دیگه، اون فکر کرده آخه کی ممکنه تو رو گرفته باشه!

 

یارو باباش آتیش میگیره میسوزه بعدش هم میمیره، بعد در مغازش پرده میزنه: به علت پدر سوختگی مغازه تا اطلاع ثانوی تعطیل می باشد

 

تمساحه میره گدایی، میگه به من بدبخت مارمولک کمک کنید

 

دو تا بد شانس با هم ازدواج میکنن، بچشون پوچ در میاد

 

غضنفر سیگارش روشن نمی شد، میذاره تو سر پایینی هلش میده روشن میشه

 

 

از یانگوم می پرسن: چطور شد پزشک امپراطور شدی؟ میگه: از سال دوم دبیرستان در آزمون های کانون شرکت می کردم

 

 






ادامه مطلب ...
پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 8:44 :: نويسنده : علي محمدي

         پراند از احساس امیدوارم خوشتون بیاد



ادامه مطلب ...
دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 18:49 :: نويسنده : علي محمدي


تو کجایی سهراب ؟ ! ... تو کجایی سهراب ؟

آب را گل کردند.....چشم ها را بستند و چه با دل کردند......

وای ....


سهراب کجایی آخر ؟!! ....زخمها بر دلِ عاشق کردند.....خون به چشمِ شقایق کردند... تو کجایی سهراب ؟ ...

که همین نزدیکی عشق را دار زدند... همه جا سایهٔ دیوار زدند ... ای سهراب کجایی که ببینی...حالِ دلِ خوش

...مثقالی است.......دلِ خوش سیری چند ؟ .......صبرکن سهراب ...! ....قایقت جا دارد ...!...

 

یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 15:24 :: نويسنده : علي محمدي

یعنی من 3 روز خوابگاه بودم دیدم که میگما

 

 

زندگی خوابگاهی

ساعت ۲ نصف شب(یک اتاق)

ساعت ۳ نصف شب(کل خوابگاه منهای سرپرست )


ساعت ۴ صبح هنگام خواب

وضعیت تحصیل در خوابگاه
 
اولین روزهای خوابگاه


گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذشت چند روز

پایان گفت و گو
امکانات غذایی در خوابگاه

طریقه ظرف شستن در خوابگاه

اواخر ترم وضعیت ۷۰درصد دانشجویان
و این هم آخر عاقبتش!!

یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 9:17 :: نويسنده : علي محمدي

ما که خیالمون از بابت راست یا دروغ بودن آخر دنیا توی 21 دسامبر راحته،آخه عربستان همیشه یه روز زودتر از ماست،وایمیسم ببینیم چی میشه!!!!


25 آذر 1391برچسب:, :: 21:56 :: نويسنده : علي محمدي

ویژگی های پسران تا قبل از ورود به دانشگاه و تغییرات پسران بعد از ورود به دانشگاه

 

 

 

 علی:خیلی مطلب جالب و جذابیه حتما بخونیش اگرچه یکم طولانیه.ممنون از یاقوت بخاطر گذاشتن این مطلب باحال

ادامه ی مطلب یادتون نره

 

 

 



ادامه مطلب ...

سلام به همه همکلاسیای و همکارای گل.......

بچه ها تا حالا به سیر صعودی پسرا تو دوران دانشجویی فکر کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگه نه همین الان برین ادامه مطلبو دریابین.......



ادامه مطلب ...
شنبه 24 آذر 1391برچسب:, :: 23:59 :: نويسنده : علي محمدي

اگه بتونين يه آرزو كنين و بدونين اون آرزو حتما برآورده ميشه آرزتون چيه؟

خدايا چنان كن سرانجام كار تو خوشنود باشي و ما رستگار...

                                                              مطلب ارسالي از راهبان

به غير از اون آرزويي كه آزوي همه هست يعني سلامتي پدر و مادرامون

23 آذر 1391برچسب:, :: 21:36 :: نويسنده : علي محمدي

اگه قرار باشه واسه سبک فيلم هاي زير از بين بچه ها بازيگر نقش اول زن و مرد انتخاب کني ، کيا رو انتخاب ميکني؟(لطفا با اسم مستعار نظر ندید،با اسم مستعار تأیید نخواهد شد)
درام:

 عشقی:

کمدي:

اکشن:

جنايي:

تخيلي:

وسترن:

اجتماعي:

قدیمی:

از یک نفر میتوان در موضوعات مختلف نام برد



 

21 آذر 1391برچسب:, :: 18:11 :: نويسنده : علي محمدي

 

قوانین واقعی و خنده دار....

مطمئن هستم همتون با این قوانین اشنایی دارین .....

قانون صف:
اگر شما از يك صف به صف ديگري رفتيد، سرعت صف قبلي بيشتر از صف فعلي خواهد شد.

قانون تلفن:
اگر شما شماره‌اي را اشتباه گرفتيد، آن شماره هيچگاه اشغال نخواهد بود

قانون تعمير:

بعد از اين كه دست‌تان حسابي گريسي شد، بيني شما شروع به خارش خواهد كرد.

قانون كارگاه:

اگر چيزي از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترين گوشه ممكن خواهد خزيد.

قانون معذوريت:

اگر بهانه‌تان پيش رئيس براي دير آمدن پنچر شدن ماشين‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشين‌تان، ديرتان خواهد شد.

قانون حمام:

وقتي كه خوب زير دوش خيس خورديد تلفن شما زنگ خواهد زد.

قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با يك آشنا وقتي كه با كسي هستيد كه مايل نيستيد با او ديده شويد افزايش مي‌يابد.

قانون نتيجه:

وقتي مي‌خواهيد به كسي ثابت كنيد كه يك ماشين كار نمي‌كند، كار خواهد كرد.


قانون بيومكانيك:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با ميزان دسترسي آن نقطه نسبت عكس دارد.


قانون تئاتر:

كساني كه صندلي آنها از راه‌روها دورتر است ديرتر مي‌آيند

21 آذر 1391برچسب:دكتر روگوزوف, :: 18:9 :: نويسنده : علي محمدي

دكتر روگوزوف

 

سال ۱۹۶۴، دكتر روگوزوف، در ۲۷ سالگي مقيم ايستگاهي در قطب جنوب بود. در اين زمان او تشخيص داد كه مبتلا به آپانديسيت حاد شده است. شرايط او داشت بدتر مي‌شد و به خاطر شرايط آب و هوايي، هواپيمايي نمي‌توانست فرود بيايد. به همين خاطر او تصميم گرفت، خودش را عمل كند.او با بيهوشي موضعي عمل را شروع كرد، در حين عمل، هواشناس ايستگاه، ريتراكتور (وسيله‌اي كه دو سوي برش جراحي را مي‌گيرد و برش را باز نگه مي دارد) را برايش نگه داشت، راننده ايستگاه آينه‌ را براي او نگه داشته بود، دانشمندي هم وسايل عمل را به او مي‌داد.
دكتر روگوزوف در حالت خم‌شده به جلو، عمل را انجام داد و گرچه يك بار طي عمل از حال رفت، توانست عمل را كمتر از دو ساعت انجام دهد. بعد از دو هفته او كاملا بهبود پيدا كرد و به سر كارش در ايستگاه برگشت.

 

سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, :: 9:41 :: نويسنده : علي محمدي

 

آي بچه ها يه سوال از قديم قديما ذهنمو به خودش مشغول نموده خواهش ميكنم هركي جوابشو ميدونه هر چه زودتر بهم برسونه تا شايد يكي از دغدغه هاي ذهنيم پاك بشه سوالم اينه:

 

جمع "اژدها" چی میشه؟!

 

خودم چندتا جواب واسش پيدا كردم ولي فك نكنم درست باشن مثلا:

 

اژدهایان
اژدهایون
اژدهاجات
اژدهاها
اژدهاین
چندین اژدها

 

ياشايدم بشه واااي چقد اژدها!!!!

نه بچه ها واقعا جمع اژدها چی میشه؟؟؟؟

سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, :: 6:39 :: نويسنده : علي محمدي

زیباترین و دلنشین ترین جمله ای که تو صد سال اخیر شنیدم چه از صداوسیما جه از مطبوعات و ... این بوده:

 

 

پاکدامنی،خیابون نیست ک ازصبح تاغروب بشه رفت وبرگشت

 

خدایی راس میگما از چشام معلوم نیس؟

یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, :: 21:0 :: نويسنده : علي محمدي


 

 

 

 آهاى تویى که دارى جاى منو میگیرى یادت باشه :

 

 
کم حوصله است...
 

 
شاید به ظاهر جدى باشه ولى قلب مهربونى داره...
 

 
بد قول نیست اما گاهى گرفتار است...
 

 
تو دار است...
 

 
خسته که باشه بهتره تنهاش بزارى...
 

 
اگه بخواد باهات حرف بزنه خودش میگه...
 

 
او همه چیزِ من است حق ندارى اذیتش کنی ...!!!


یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, :: 20:41 :: نويسنده : علي محمدي

 

با خود تکرار کن: من خم می شوم، اما نمیشکنم.

 باور کن: شکست نخوردن هرگزبه معنای پیشرفت نیست.

 فراموش نکن: غیر ممکن ها اغلب چیزهایی هستند که برایشان تلاشی نشده!

 با خود تکرار کن: اگر کسی یک بار مرا فریب دهد، شرم بر او باد، اگر دوبار مرا فریب دهد، شرم بر من باد!

 یادت باشد: مردم از افرادی که احساس حقارت را در آنها زنده میکنند، بیزارند.

 به این عبارت فکر کن: به درخت نگاه کن، چون باد می وزد، خم می شود، اما نمی افتد.

 فراموش نکن: خطا کردن خصوصیت انسان است، اصرار در خطا خصوصیت شیطانی!

 قانون مهم آن است ؛ هرگز چیزی را تلف نکنید، چه وقت باشد، چه کاغذ!

و...

بهتر است برای یک روز هم که شده “شیر باشید” تا آنکه برای همه سال های زندگیتان ” گوسفند” باشید!

پس لطفا گوسفند نباشید...

19 آذر 1391برچسب:, :: 14:32 :: نويسنده : علي محمدي

سلام بچه ها...خیلی وقته که ضبط کردن صدای استاد و جزوه بگیر وبده شده یه معضل بزرگ...من یه پیشنهاد دارم که به نفع همه هست و اخر ترمم یه جزوه درست حسابی داریم....

بیاید درسایی مثل فیزیو که نیاز به جزوه داریم هر روز مسعولیت با یکی باشه که صدای استاد یا تصویرشو ضبط کنه و همه رو بنویسه و کپی کنه برای همه....شاید در طول ترم یه بار به شما نوبت برسه یا اصلا نرسه پس بهتر از همیشه نوشتن و مهمتر از اون ناقص نوشتنه......لطفا نظر بدید تا این کارو انجام بدیم و مجبور نباشیم کتابو که خیلی فراترگفته رو بخونیم.........ممنون.........

نه انصافن!!!! كار خوبيه منم موافقم حالا كه خانوم معتضدي  لطف نمودن و قبول زحمت نماييدن كه جزوات فيزيو(هرچند نه چندان خوب!!!!!!!!!! شوخي) رو بنويسن.

چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 19:16 :: نويسنده : علي محمدي

با اینکه میدونم تا اطلاع ثانوی(احتمالا 28 آذر) کسی جز خودم به وبلاگ سر نمیزنه(بابا جمع کنین این همه درس خوندناتونو کاش همتون اون چیزایی رو که من دیدم میدیدین) بازم چون وجدانم درد گرفت مینویسم که:

16 آذر روز دانشجو هست پس دانشجوی عزیز روزت مبارک

 

ترم زندگیت بی مشروطی . . .

لحظاتت همیشه پاس و معدل شادیت ۲۰ . . .

سایه حذف از زندگیتون دور . . .

روزت مبارک همکلاسی. . .

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 16:12 :: نويسنده : علي محمدي

سیگار و تنهایی...

وای بر من !
دیگری من را سوزاند و من ، سیگار را  . . .

با سیگار کشیدن کسی مرد نشد ولی با نامردی خیلی ها سیگاری شدن . . . !

سیگاری روشن میکنم و به خاموش بودنم فکر میکنم
کام عمیق همراه آهی کوتاه . . .
بیرون میدمم دودش رو کمرنگ میشود . . .
مثل خودم . . .
نفسم میگیرد از زندگی اجباری . . .

سیگار م را بیرون میکشم . . .
نه برای اینکه کسی از دودش آزرده نشود !
برای اینکه نمیخواهم نمیخواهم کسی در غم و دود سیگارم شریک شود . . .

طعم تلخ سیگارو دوست دارم تلخ مثل آخرین بوسه ی لعنتی ما تلخ مثل آخرین دروغ تو که باز هم همو می بینیم تلخ مثل نبودنت . . . !

چگونه بگویم ؟ اصلا از چی بگم ؟ از این همه تنهایی ؟ یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟ ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه . منو درک میکنه . همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . .

بعضی‌ انسان‌ها با چشمهاشون گریه نمیکنن ، پا میشن ، یه سیگار بر میدارن و میرن تو بالکن . . .

سیگار هایم ؛ بوی خون گرفته این روزها . . .
رگ هایم ؛ بوی دود . . .

وقتی یه زن سیگار کشید ؛ یعنی دیگه گریه جواب نمیده . . .
و وقتی مردی اشک ریخت بدون کار از سیگار کشیدن گذشته . . .

 

 

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 15:55 :: نويسنده : علي محمدي

اگه پسرا نبودن...

 

 

-اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق میداد؟

-اگه پسرا نبودن کی خونه رومیکرد باغ وحش؟

-اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کی رو ضایع میکرد؟

-اگه پسرا نبودن دخترا به چی میخندیدند؟

-اگه پسرا نبودن دخترا کی رو سرکار میذاشتن؟

-اگه پسرا نبودند دخترا کی رو تیغ میزدند؟

-اگه پسرا نبودن کی ظرفارو می شست؟

-اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو میذاشت دم در؟...

-وبلاخره اگه پسرا نبودند کی اینهمه با دخترا کل کل میکرد و کم میاورد و از رو نمیرفت؟؟؟؟؟؟؟

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 15:51 :: نويسنده : علي محمدي

20دلیل برای اینکه به دختر بودن خود افتخار کنین

   ادامه ی مطلبو دریابین...



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 19:18 :: نويسنده : علي محمدي

خانوم میرابوطالبی برای شرکت در صندلی داغ اعلام آمادگی کرده.

اگه نشه مثه قول خانوم محمدی!!!!

ایشون اعلام کردن که خود بچه ها بگن کی دوس دارن صندلی داغ رو برگزار کنن.

امیدوارم بعد دو ماه بالاخره بتونیم یه برنامه باحال داشته باشیم.

یه خبر جدیدم دارم.

میخوام مدیریت وبلاگو واگذار کنم هرکدوم از همکلاسیا که داوطلبه اسمشو تو نظرات بنویسه.

میخوام ببینم کدومتون میتونین وبلاگو گرمتر کنین الان که به گفته ی خیلیا وبلاگمون خیلی سرد اصن یخ زده.

خدا قوت.

سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 16:24 :: نويسنده : علي محمدي

تفاوت شب امتحان درخوابگاه دختران و پسران

اگه میخواین بخندین(بعد مدتها)برین ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 19:26 :: نويسنده : علي محمدي

6آذر یادم بمونه.امروز تولد احساسی ترین پسر کلاسمون آقای محمود(آرین)اکبری حیاتی بود.

 

 


 

دوست گلم تولدت مبارک از خدام میخوام که اون چیزی رو که لایقشی بهت برسونه.

 

 


باز کن پنجرهها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه کنار هر برگ
شمع روشن کرده است
لمس بودنت مبارک داداشم.

 

 

 

 

5 آذر 1391برچسب:, :: 19:8 :: نويسنده : علي محمدي

دونفر لبه ی پرتگاه دارن سقوط میکنن.....یکیشون تو رو خیلی دوست داره و  اون یکی رو تو خیلی دوستش داری....کدومشونو نجات میدی و چرا؟؟؟؟؟

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 14:4 :: نويسنده : علي محمدي

ببخشید که به عنوان شوخ ترین فرد کلاس مجبورم انقدر مطالب سوز دار بزنم مجبورم میفهمین مجبورم. ببخشید.  با تشکر number1

 

دلـــم می لـــرزد هـــر گــاه صــدای جدیـدی سلام می کــند !
قــلبم می کـــوبد ؛
نفـــَسم تـــنگ می شود ،
دســـتانم بــه لـــرزه می افــتند !
مـــن دیگــر کـــشــش خداحـــافظــی نــدارم ....
ببــخشید کــه دیــگر جــواب سلامِ کســی را نمی دهـــم ... !!!

خنديدن خوب است..
قهقهه عاليست..
اما. . .
'لعنت بر بغض..'

گاهی کامل فراموش میکنی وبعد میبینی که باید منتظر می ماندی و گاهی انقدر منتظر میمانی که میفهمی زودتر از اینها باید فراموش میکردی.

به کبریت نیازی نیست
سیگار را بر لبم می گذارم و به دردهایم فکر میکنم ، خودش آتش می گیرد …

پرم ازحقایق تلخ...
دلم دروغ میخواهد،
یک دروغ شیرین...!!

به دروغ نمیگویی دوستتدارم؟؟؟



ادامه مطلب ...
یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 8:1 :: نويسنده : علي محمدي

                                         

*احساس است…

مزرعــــه که نیست

هـــــی شخـــمش میـــــزنی لعنتــــــی…!


*مانند شیشه

شکستنـــــم آسان بـــود . . .

ولی

دیگـــر به مــن دست نزن

این بار زخمی ات خواهم کرد

 

*نه صدایش را نازک می کرد…

و نه دستانش را “آردی”…

از کجا باید به “گرگ” بودنش شک میکردم؟!!

*تقصیر برگ ها نیست

آدم ها همینند!

نفس می دهـــــــی

له ات می کنند…

 



ادامه مطلب ...
جمعه 3 آذر 1391برچسب:, :: 19:31 :: نويسنده : علي محمدي

حواست که هست؟
حسین (ع) را منتظرانش کشتند و اینک تویی و این زمانه آخر!

این بقیة الله، این الطالب بدم المقتول بکربلا

حواست که هست؟ محرم دگری آمد و صدای قافله‏ی عشق می‏آید.مبادا در کوفه بمانی و فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین را بی‏پاسخ بگذاری؛ حسین اکنون منتظر لبیک توست…

لبیک یا حسین (ع)

جمعه 3 آذر 1391برچسب:, :: 19:7 :: نويسنده : علي محمدي

پیش از آنی که عزادار محرم باشی ؛

سعی کن در حرم دوست تو محرم باشی ...

                      

این همه آدم رفتند و نیامده اند؛ و فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند می‌گویند:‏ نیامد نیامد ...
ای اهل حرم میر و علم‌دار نیامد‎ ...

 

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی دست

چون شیشه عطری که درش گم شده باشد ...

 

 

جمعه 3 آذر 1391برچسب:, :: 18:48 :: نويسنده : علي محمدي

سلام این مطلب هیچ ربطی به قورباغه خوردن نداره ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اگر یه قورباغه باهوش رو داخل یک ظرف اب جوش یبندازید ،قورباغه چه کار میکند ؟؟؟

بیرون می پرد!درواقع اون فورن به این نتیجه میرسد که لذتی در کار نیست و باید برود!

 

حالا اگر همین قورباغه را بردارید و داخل آب سرد بیندازید و بعد ظرف را روی اجاق بگذارید و به تدریج به ان حرارت دهید،چه کار میکند؟؟؟

استراحت میکند....چند دقیقه بعد به خودش می گوید:ظاهرن اب گرم شده .تا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است.

 

نتیجه اخلاقی :

زندگی به تدریج اتفاق می افتد .ماهم میتوانیم مثل قورباغه داستانمان به گرمای تدریجی آب عادت کنیم و وقت را از دست بدهیم و ناگهان  ببینیم که کار از کار گذشته

برای افرادی که اخر ترم مشروط میشوند این  حادثه یکباره اتفاق نمی افتد .یک ذره امروز یک ذره فردا و سرانجام یک روز هم انفجار و سپس مشروطی .بعد میپرسیم :چیطو شد که ایطو شد؟

نسترن

با تصرف از اندره متیوس.....

 

 

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : علي محمدي

 اين مسلن همونيه كه امروز تولدشه.

واي خسته شدم بس كه نوشتم تولدت مبارك بازم تولد داريم

امروز يعني 2آذر تولده

.

.

.

.

.

.

.

.

نسترن مير ابوطالبيه

تولدت مبارك.اميدوارم زندگيه خوب وشيريني داشته باشي.

ایشالا یه سال دیگه پر از سلامتی داشته باشی
زیر کامیون نری ، سرطان نگیری ، فلج نشی ، سکته نزنی ، درد بی درمون هم نگیری !
کلا همه جوره بهت هیچ مرضی نرسه
بازم تولدت مبارک !!

پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 50
بازدید ماه : 667
بازدید کل : 10821
تعداد مطالب : 332
تعداد نظرات : 1009
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 50
بازدید ماه : 667
بازدید کل : 10821
تعداد مطالب : 332
تعداد نظرات : 1009
تعداد آنلاین : 1