اینجا ساعت به وقت بی هوشیه!!!!
دو شنبه 9 بهمن 1386برچسب:, :: 10:44 :: نويسنده : علي محمدي

 

به كي چقدر بدهكاريم؟

اين پست رو تا روز هجدهم ثابت ميذاريم تا اگه خدايي نكرده خدايي نكرده زبون اوباما لال يكي از دستتون ناراحت شده(توي طول ترم) اينجا ازش عذر خواهي كنين تا بدون هيچ كدورت و ناراحتي اي وارد ترم بعد بشيم.ان شاالله

حتي شما دوست عزيز.ها همي خودت.

منم همينجا از تموم همكلاسياي گلم كه اگه از دستم ناراحتن(داريم اصن مردم!!!!) عذرخواهي ميكنم.اميدوارم كه دلاشون دريا باشه.

 

دیگران را ببخش. نه به این خاطر که سزاوار بخششند! به این خاطر که تو سزاوار ارامشی.....


نظرات شما عزیزان:

SimF
ساعت17:41---26 بهمن 1391
عجب!... حالا که بخشش بخششه ما رو هم ببخشید

سعیده
ساعت18:07---22 بهمن 1391
فدای تو دوسی........

fff
ساعت19:22---21 بهمن 1391
چه روحیه های انتقام جویی پیدا میشه.از خدا تقاضای بخشش براتون میکنم

razi
ساعت8:04---21 بهمن 1391
من دوست یکی از دوستاتونم
میگم دوستان دوستم(!) چطوره بیاین یقه همدیگه رو بگیرید بزنید سروصورت همدیگه رو خونین و مالین کنین!نه؟؟؟؟
بابا پیج گذاشتین که ازهمدیگه عذرخواهی کنید نه اینکه...
هی آدم میخاد هیچی نگه نمیذارن که!
ولی خدایی عاشق وبلاگتونم!


طالب فرد
ساعت23:41---18 بهمن 1391
حیف که این ترم مرخصی میگرم والا میدونستم چیکار کنم

کشاورز
ساعت20:05---17 بهمن 1391
نمی خواستم اصلا به یاد بیارم ولی منم از دست یکی دو نفر خیلی ناراحت شدم.اون خانومی که خودش میدونه و باید ازحرفش شرمنده باشه و خودشم فهمیده که چه کار زشتی کرده.اگرچه خیلی از حرفش رنجیدم ولی همون موقع بخشیدم چون ارزششو نداشت که حتی بهش فکر کنم.ممنون مامانم هستم که یادم داد چجور بگذرم از خیلی چیزا.بگذریم به هر حال اگه کسی از دست منم ناراحت شده به بزرگواری خودش ببخشه

طالبفرد
ساعت16:27---17 بهمن 1391
من میخام کشش بدم.....بکش تا بکشیم

طالب فرد
ساعت13:22---17 بهمن 1391
خانوم صرافی نیا شما حرف خیلی بدتری به من زدید

الهام
ساعت18:39---16 بهمن 1391
من از کسی ناراحت نیستم به جز یه نفر که خودشونم میدونن نمیخوام اسمشو نو بیارم امیدوارم کسی هم از من ناراحت نباشه اگه هست حلالم کنهایشالله که همون یه نفرم ببخشین

ash73
ساعت17:30---16 بهمن 1391
من هم از کسایی که باعث ناراحتی شون شدم عذر میخوام و امیداوارم به بزرگیه خودشون منو ببخشن...

داریوش
ساعت16:35---15 بهمن 1391
وقتی خداجسم آدمو ساخت ،بدون واسطه ،تو وجودآدم ،یه خونه کوچولو برای خودش ساخت .خونه ای که خدارو به
بنده هاش نزدیک میکرد ،خونه ای که جز عشق و محبت چیزی نبود .خدا ،اسم خونشو دل گذاشت .حالا من باهمون دل شکستم ،از هر کسی که خدای نکرده دلشو شکستم ، میخوام به خاطر خدا منو ببخششه.
اگر بخشیدن چیزی از آدما کم میکرد، خدا اینقد بزرگ نبود


طالب فرد
ساعت15:52---15 بهمن 1391
من از خانوم صرافی نیا به خاطر شوخی بی جا عذر خواهی میکنم

shiva اصفهان
ساعت2:06---10 بهمن 1391
زهرای عزیزم، من که گفتم هیچ منظور خاصی ندارم.....فقط دلم میخواست یه جورایی حرفام رو به گوش بقیه برسونم!!
مطمئنا همینطوره که شما میگی....شما هم مثل همه ی دوستان خودم هستید....اگه قدر وبلاگ و مدیر وبلاگتون رو نمیدونستید که هیچ وقت نمیومدید بهش سر بزنید.....اصلا مهم نبود یه نفری اومده اینجا پیامی گذاشته و رفته.....ولی تموم اون حرفهایی که زدم احساسات واقعی خودم بود راجب مدیر وبلاگ شدن!!
من نه شما ها رو میشناسم،نه مدیرتون رو ونه رابطه ی شماها رو با هم.....کلا خواستم بگم همه این چیزایی که گفتم خصوصیات مدیر وبلاگه!!
{حالا همچین میگم مدیر وبلاگ، انگار مدیر چی چی هست؟!!! ) }
امیدوارم تا پایان کارشناسی روز به روز روابطتون بهتر، دوستیتون پایدارتر و وبلاگتون زیباتر بشه.


shiva اصفهان
ساعت21:11---9 بهمن 1391
ببخشید....یه کم دلم پر بود....منظوری نداشتم از حرفایی که زدم تو پیام قبلیم.....اگرچه....

shiva اصفهان
ساعت20:54---9 بهمن 1391
اینجا "مدیرِوبلاگ" بودن خیلی سخت است....باید حرف بزنی اما همان چیزی را بگویی که بقیه دوست دارند....باید نظر بدهی اما همان گونه ای که سایرین می پسندند...."شوخی" که دیگر حرفش را نزن....تو میشی "بی ادب" و آنها آدمِ خوبِ آخرِِِِِِ قصه....فقط باید تایید کنی،نه تنها نظراتشان را، بلکه فکرشان را،حرفشان را ، تو فقط "تایید" کن...کاری به درست و غلط نداشته باش.....اینجا نباید "حرف" زد یا "شوخی" کرد.....اینجا باید دو رو داشت:
یکی هرچه میخواهی بگو اما درون خودت...
یکی دیگر هم با یک نقاب شبیه آنچه از تو انتظار دارند....
مهم نیس که تو "مثلا" مدیر وبلاگی،مهم نیس داری از وقتت میزنی...مهم نیس خیلی وقتا چند ساعت داری وبگردی میکنی تا یه پست کوچولو به وبلاگ اضافه کنی، مهم نیس تو سر درد میگیری و چشمات کم کم ضعیف میشن، مهم نیس این همه زحمت میکشی ولی به جز چندنفر بقیه به وبلاگ سر نمیزنن.....اینا اصلا مهم نیس....چون تو خودت خواستی که مدیر وبلاگ باشی.....چشم هایت راببند، گوش هایت را بگیر،حرف هم نزن.....اما اگر مجبور شدی فقط بگو:
"بلی! شما درست میگویید"


علی
ساعت20:16---9 بهمن 1391
سلام بچه ها از همین چندلحظه پیش تصمیم گرفتم ک اسم این پستو بذارم بدی های آقای محمدی؛ مثلن اینو گذاشته بودم ک بچه ها از هم دلجویی کنن ولی اینجور ک پیداست آقایون...و...(2) خیلی دلشون از بنده پره؛ در کل از همه عذرمیخوام حتی از تو ای رهبر13ساله؛

گلللل
ساعت16:37---9 بهمن 1391
ببخشید نزدیکترین تولد تولد کیه؟میخوام پیش بینی کنم شیرینی در کار هست یانه؟راستی تا پایان امسال تولد کیا مونده؟

sara
ساعت16:31---9 بهمن 1391
نمیدونم کسی ازم ناراحت هست یا نه اگه هست که ببخشیه اگه هم نیست که خب خدارو شکر .ها راستی سر کلاس فارسی یکی دوبار با اقای برزگر شوخی کردم امیدوارم به دل نگرفنه باشن.

....
ساعت11:50---9 بهمن 1391
فکر کنم از همه بیشتر بچه ها از تو ناراحتن چون خیلی خودشیرین بازی در میاری و برای بزرگ کردن خودت حتی دیگرانو مسخره میکنی. ناراحت نشو.چون گفتنی رو باید گفت
او او او چه آتيش تندي مانيتور سوخت!!!!!!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 55
بازدید هفته : 95
بازدید ماه : 179
بازدید کل : 12607
تعداد مطالب : 332
تعداد نظرات : 1009
تعداد آنلاین : 1


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 55
بازدید هفته : 95
بازدید ماه : 179
بازدید کل : 12607
تعداد مطالب : 332
تعداد نظرات : 1009
تعداد آنلاین : 1